loading...
باهم بخندیم
یونس بازدید : 18 یکشنبه 03 فروردین 1393 نظرات (0)

 

بپرم یا نپرم

تازگی ها زده فکری که نباید به سرم
به خیالات تو از بس که می افتد گذرم

می نشینم لب تختم، من و فکر تو و او
بعد به تیرک بالای سرم می نگرم

(او که از راه رسید و همه چیزم را برد
او که بابات صدا می کند او را: «پسرم»)

یک و هشتاد قد من، قد این تیر سه متر
مانده یک متر طناب، آه، که باید بخرم

حلقه در دست نکن تاج سرم تا نزند
به سر من هوس حلقه ی بالای سرم

راستی که دم آن عاشق دلسوخته گرم:
«پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم»

حال بین من و کف فاصله یک صندلی است
نظرت چیست عزیزم!؟ بپرم یا نپرم!؟

 

 

 

 

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 34
  • بازدید سال : 196
  • بازدید کلی : 2,308